تحولات منطقه

طرح پیشنهادی آیت‌الله العظمی جعفر سبحانی، از مراجع عظام تقلید برای جایگزینی قید چالش‌برانگیز عندالمطالبه با شرط واقع‌بینانه عندالاستطاعه در عقدنامه‌ها، افق جدیدی را برای حل ریشه‌ای این مشکل گشوده است.

بازگشت مهریه از اهرم فشار به هدیه تکریم
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

بحران زندانیان مهریه و کوه پرونده‌های قضایی مرتبط با آن، سال‌هاست به یکی از تلخ‌ترین معضلات اجتماعی و حقوقی ایران بدل شده است. در این میان، طرح پیشنهادی آیت‌الله العظمی جعفر سبحانی، از مراجع عظام تقلید برای جایگزینی قید چالش‌برانگیز عندالمطالبه با شرط واقع‌بینانه عندالاستطاعه در عقدنامه‌ها، افق جدیدی را برای حل ریشه‌ای این مشکل گشوده است. این پیشنهاد نه یک تغییر حقوقی صرف، بلکه یک بازخوانی عمیق از فلسفه حقیقی مهریه در اسلام است تا آن را از یک اهرم فشار مالی به جایگاه اصلی خود یعنی هدیه و نماد تکریم بازگرداند. اما این طرح چه ابعاد فقهی و حقوقی دارد و چگونه می‌تواند حق زن و توان مرد را به عدالت پیوند زند؟
برای بررسی دقیق این موضوع، با حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا سبحانی، استاد حوزه علمیه و فرزند ایشان به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

بازگشت مهریه از اهرم فشار به هدیه تکریم

بحران زندانیان مهریه و حجم بالای پرونده‌های قضایی به یکی از چالش‌های حاد اجتماعی-حقوقی ما تبدیل شده است. در چنین شرایطی، گفتمان فقهی مهمی درزمینه تغییر ماهیت مهریه از «عندالمطالبه» به «عندالاستطاعه» شکل گرفته است. این پیشنهاد اساساً کدام نقص بنیادین در نظام حقوقی کنونی را که به چنین بحرانی دامن زده، هدف قرار داده است؟

در نظام فعلی اسناد ازدواج، معمولاً نوشته می‌شود «زوج مکلف است مهریه را عندالمطالبه به زوجه پرداخت کند» یعنی زن از لحظه‌ عقد، حق مطالبه فوری مهریه را دارد، حتی پیش از آغاز زندگی مشترک. این قید، به ظاهر ساده است اما در عمل سبب شکل‌گیری انبوهی از پرونده‌های قضایی و حتی زندانیان مهریه شده است. در مقابل، قید «عندالاستطاعه» به معنای آن است که پرداخت مهریه مشروط به تمکن و استطاعت واقعی زوج باشد. این قید هم از نظر فقهی مشروع است و هم از نظر اجتماعی، منصفانه‌تر.
در حال حاضر، سهم قابل توجهی از کمک‌های خیران در کانون حمایت از زندانیان جرایم مالی به زندانیان مرتبط با پرونده‌های مهریه اختصاص می‌یابد. چنانچه در این روند اصلاحاتی صورت گیرد، امکان استفاده مؤثرتر از این مبالغ برای آزادی سایر زندانیان جرایم مالی غیرعمد فراهم خواهد شد.

مخالفان این طرح معتقدند قید عندالاستطاعه عملاً به معنای تضییع حق و خلع سلاح زن در برابر تعهد مالی همسر است. پاسخ شما به این نقد جدی چیست؟

در فقه اسلامی، فلسفه‌ مهریه، تکریم و اکرام زن است، نه خرید و فروش یا معاوضه مادی. برخی با نگاهی سطحی، ازدواج را نوعی معاوضه تلقی می‎کنند و شبیه عقد بیع می‌دانند، گویی مهریه بهای تمکین زن است، در حالی که این تصور با روح شریعت سازگار نیست. نکاح، هرچند در ظاهر از معاملات و عقود مالی است اما در حقیقت، عقدی انسانی و عاطفی است.
مهریه در اسلام هدیه‌ای است تحت عنوان تکریم مرد نسبت به زن. وقتی چنین باشد، طبیعی است پرداخت آن باید تابع وسعت و توان واقعی مرد باشد، نه عامل تهدید و فشار. در این صورت، قید «عندالاستطاعه» درواقع فلسفه‌ حقیقی مهریه را احیا می‌کند.

فراتر از بحث‌های حقوقی صرف، این تغییر چه تأثیری بر روابط زوجین و کاهش تنش‌های اولیه زندگی، به‌خصوص در موضوع «حق حبس» خواهد داشت؟

در ماده ۱۰۸۵ و نیز رأی وحدت رویه شماره ۷۱۸ هیئت عمومی دیوان عالی کشور، تصریح شده است: زن می‌تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع نماید، مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود و حتی اگر مهر بدون تعیین مدت پرداخت باشد، حال محسوب می‌شود و زن تا دریافت آن می‌تواند تمکین نکند. اما اگر مهر مؤجل یا مشروط باشد، حق حبس زوجه منتفی است. فلذا از آنجا که قانون‌گذار اصل را بر حال بودن مهریه قرار داده است با افزودن قید «عندالاستطاعه» مورد نظر، ملاک در پرداخت، استطاعت فعلی افراد خواهد بود و تبعاً موجب تعدیل حق حبس و کاهش تنش‌های خانوادگی خواهد بود. لازم به ذکر است آوردن قید «عند الاستطاعه» مهر را از حال بودن خارج نمی‌کند، تنها خاصیتش این است آنچه مقدر است، آن را آشکار می‌کند. والا هر مهر حال نیز مشروط به عندالاستطاعه است.

در حال حاضر، اثبات «عدم استطاعت» زوج نیازمند یک فرایند طولانی و فرسایشی در دادگاه است. آیا تصریح قید «عندالاستطاعه» در همان ابتدا، نمی‌تواند از این چرخه‌ قضایی پیچیده و پرهزینه برای خانواده‌ها جلوگیری کند؟

دقیقاً همین‌جا نکته‌ مهمی وجود دارد: چنانچه مرد ناتوان از پرداخت باشد، زوجه باید به دادگاه مراجعه کند تا اعسار او احراز شود. قاضی نیز ناگزیر است توانایی مالی زوج را مورد بررسی قرار دهد تا روشن شود وی استطاعت پرداخت دارد یا خیر. همین امر، درواقع تأییدی است بر صحت گفتار ما که معیار اصلی «استطاعت» شوهر است؛ زیرا قاضی نیز در نهایت در پی بررسی همین استطاعت است. به تعبیر دیگر «قید عندالمطالبه در باطن و در اجرا، ناگزیر به عندالاستطاعه بازمی‌گردد» پس بهتر آن است این واقعیت از ابتدا در سند عقد تصریح شود تا تناقض میان ظاهر و عمل از بین برود.

بازگردیم به ریشه‌های این بحث در سنت اسلامی. آیا در سیره پیامبر اکرم(ص) به‌ویژه در ازدواج‌های مهمی مانند ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)، می‌توان الگویی یافت که نشان دهد مبنای تعیین مهریه «استطاعت واقعی» و دارایی موجود مرد بوده، نه یک تعهد صرفاً بر ذمه؟

بله؛ روایت مشهوری در ماجرای ازدواج حضرت زهرا(س) وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: «هل عندک من شیء تُصدقها ایّاه؟» آیا چیزی داری که مهر او قرار دهی؟ حضرت فرمودند: «ما عندی شیء» یعنی چیزی ندارم. پیامبر(ص) فرمودند: «فأین درعک الحُطمیه؟» پس زره تو کجاست؟ علی فرمودند: «دارم». پیامبر(ص) فرمودند: «أمسکها فإنها صداقها»؛ یعنی همان زره را مهر او قرار بده. در این روایت، معیار پیامبر اکرم(ص) دارایی بالفعل و استطاعت واقعی داماد بود. این سیره‌ نبوی نشان می‌دهد مبنای مهریه در اسلام، وسع و توان مرد است، نه مطالبه‌ مطلق زن.

اگر این نگاه مبتنی بر «استطاعت» به یک رویه قانونی تبدیل شود، فراتر از کاهش آمار پرونده‌های قضایی، چه تأثیرات مثبت و بنیادینی بر فرهنگ ازدواج، استحکام خانواده و بازگشت به اخلاق اسلامی در روابط زوجین خواهد داشت؟

اجرای این قید، پیامدهای مثبت و چندلایه‌ای را در پی خواهد داشت که از حوزه حقوق فراتر رفته و به اصلاح فرهنگ اجتماعی کمک می‌کند. نخستین و ملموس‌ترین اثر آن، کاهش چشمگیر پرونده‌های قضایی و جمعیت زندانیان مهریه است که خود گامی بزرگ در جهت انطباق با اصول فقهی عدالت و نفی حَرَج محسوب می‌شود. مهم‌تر از آن، این تغییر به حفظ فلسفه حقیقی مهریه یعنی تکریم زن کمک کرده و از تجاری شدن نهاد مقدس ازدواج جلوگیری می‌کند. وقتی پرداخت مهریه به توانایی واقعی مرد گره بخورد، حق حبس زوجه نیز تعدیل شده و این امر به استمرار طبیعی و بدون تنش زندگی خانوادگی یاری می‌رساند. در نهایت، این رویکرد با شرایط اقتصادی امروز جامعه سازگارتر است و با ایجاد شفافیت در تعهدات مالی زوجین از همان ابتدا، بنیان خانواده را بر پایه صداقت و واقع‌بینی استوار می‌کند، نه بر اساس تعهداتی که در عمل قابل اجرا نیستند.

در پایان، اگر بخواهیم یک پیام کلیدی از این بحث برای خانواده‌ها و نظام قانون‌گذاری کشور استخراج کنیم تا به روح شریعت نزدیک‌تر شویم، آن پیام چه خواهد بود؟

اگر بپذیریم مهریه در حقیقت هدیه‌ای برای تکریم زن و نشانه محبت مرد است، نه ابزار فشار، آنگاه روشن می‌شود قید «عندالاستطاعه» دقیقاً با روح شریعت منطبق است. به بیان دیگر «در مقام عمل، حتی مهریه‌ عندالمطالبه نیز درنهایت بر مدار استطاعت اجرا می‌شود؛ پس بهتر است قانون، از ابتدا صادقانه و صریح بر همین مبنا تنظیم شود». قید «عندالاستطاعه» نه تنها حق زن را ضایع نمی‌کند، بلکه کرامت او را پاس می‌دارد و در عین حال، عدالت، واقع‌گرایی و مدارا را در نظام خانواده نهادینه می‌کند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha